درس پنجم: مدیریت عملکرد و افزایش کارآیی فردی

این روزها اغلب افراد از این مسئله گله می‌کنند که هیچوقت زمان کافی برای انجام دادن انبوهی از کارهایی که واقعاً باید انجام بدهند را ندارند. مخصوصاً نماینده‌های زیادی که به آنها مشاوره داده‌ایم را دیده‌ایم که اولین دغدغه‌ای که دارد این است که آنقدر کارهایشان سنگین است که دیگر وقتی برای خانواده و تفریح و مسائل شخصی برایشان باقی نمی‌ماند.

یکی از اصلی‌ترین اهداف سیستم‌سازی در نمایندگیهای بیمه، دقیقاً این است که شما به عنوان یک نماینده‌ی سیستم‌ساز بتوانید کمترین زمان را صرف کار و بیشترین زمان را صرف زندگی و خانواده کنید و البته بالاترین میزان بازدهی، درآمد و شادی را نیز تجربه کنید…!

اینجاست که به متدی به نام GTD نیاز پیدا می‌کنید:

Getting Things Done

درواقع متد GTD که مخفف Getting Things Done به معنای «هنر به انجام رساندن یا به پایان رساندن کارهاست» که برای اولین بار آقای «دیوید آلن» در کتابی به همین نام، این متد را به دنیا معرفی کرد.

بیاید تصور کنید که چه میشد اگر می‌توانستید از این به بعد، کارهایتان را طوی مدیریت کنید که همیشه همه چیز تحت کنترل شما باشد! اگر می‌توانستید ذهنتان رو از تمام چیزهایی که باعث به هم خوردن تمرکزتان می‌شوند پاک کنید و اصطلاحاً ذهنتان، صاف و آروم میشد، کارهایتان را چقدر سریع‌تر و ساده‌تر می‌توانستید انجام بدهید؟!

اگر به‌محض اینکه اراده می‌کردید، صد درصد هوش و حواس و تمرکزتان مثل لیزر، بر روی کاری که مشغول انجامش هستید متمرکز میشد و از آن لحظه به بعد دیگر هیچ چیزی در این دنیا، نمی‌توانست تمرکزتان را از شما بگیرد و یک سال تمام، به همین منوال کار می‌کردید، فکر می‌کنید به چه موفقیتهایی می‌رسیدید؟

البته همه ما هر از گاهی شده که یک چنین حالت ذهنی‌ای را تجربه کرده باشیم. همان زمانهایی که چنان غرق کار می‌شویم که گذر زمان را اصلاً احساس نمی‌کنیم و بعد، ناگهان با صدای همکار یا فرزند یا همسرمان به خودمان آمده‌ایم و دیگر خبری از آن حالت متمرکز نبوده و کلاً محو شده و رفته است. البته این حالت فقط وقتی به وجود می‌آید که اصطلاحاً ذهنتان کاملاً صاف و آرام باشد.

حالا از شما می‌خواهیم که برای چند لحظه به آخرین باری که وارد یک چنین حالت خلسه‌ی ذهنی شُدید و احساس خلاق بودن و فوق‌العاده کارآمد بودن کرده‌اید، فکر کنید. همان لحظاتی که احساس می‌کردید کنترل همه چیز در دست شماست و هیچ اضطراب و استرسی نداشتید و کاملاً بر روی کاری که درحال انجامش بودید متمرکز شده بودید و مطلقاً گذر زمان را هم حس نمی‌کردید…

درواقع این همان زمانیست که اغلب ما احساس می‌کنیم که داریم به اهدافمان نزدیک‌تر می‌شویم و این حرکتِ رو به جلو را می‌توانیم احساس کنیم.

سؤال این است که اگر مدتهاست که دیگر چنین حالت ذهنی‌ای به سراغتان نیامده و مدام احساس می‌کنید که کنترل کارها از دستتان در رفته و تقریباً همیشه احساس استرس و اضطراب و تنش دارید و نمی‌توانید تمرکز کنید، آیا راهی وجود دارد که بتوانید به صورت ارادی، خودتان را به آن حالت متمرکز و سازنده، وارد کنید؟!

جالب است بدانید که متد GTD به شما روشی را می‌آموزد که هر زمان اراده کنید، بتوانید بصورت خودآگاه و ارادی، وارد چنین حالت ذهنی‌ای بشوید! این درس که درواقع پنجمین آخرین درس از ترم اول کالج بیمه‌مارکتینگ است ،صفر تا صد متد منحصربفرد GTD را به شما می‌آموزد…